ترجمه مقاله

ابوزیان

لغت‌نامه دهخدا

ابوزیان . [ اَ زَی ْ یا ] (اِخ ) محمدبن ابی عبدالرحمن مرینی . او ازاحفاد ابوالحسن مرینی و شانزدهمین از امرای بنومرین و ملقب به المتوکل علی اﷲ است . آنگاه که عم او ابوسالم به کشتن مردان خاندان ملک آغازید ابوالحسن به دربار امیر غرناطه پناهید لکن دسائس ابوسالم او را در غرناطه نیز آسوده نگذاشت تا ناچار به قشتاله رفت و به پادشاه نصرانی آنجا ملتجی گشت و او مقدم محمد را گرامی داشت و شهر اشبیلیّه را اقامتگاه او مقرر کرد. پس از کشته شدن ابوسالم ، ابوعمر تاشفین ، به سعی عمربن عبداﷲ یابانی وزیر به سلطنت رسید، لکن بواسطه ٔ سستی و عجز او وزیر شاه نشان وی را خلع و ابوزیّان محمد صاحب ترجمه را به پادشاهی خواند و او پس از عقد عهدی با امیر قشتاله بفاس بازگشت و پس از جنگی با پسران علی پادشاه پیشین مرینی (که او نیز عم محمد بود) و درشکستن آنان در دوشنبه ٔ 21 صفر 763 هَ . ق . بر اریکه ٔملک جلوس کرد، لکن سلطنت او جز نام و صورتی نبود و مسمی و معنی عمر وزیر را بود، این وزیر برای مزید قدر و قدرت خویش دختر مسعودبن رهوبن ماسای را بزنی کردو هم یکی از بنات سلطنتی مرینی را بدوست خویش عمروبن محمد حکمران مراکش داد معهذا پس از مدتی قلیل مسعودبن رهو پدرزن او و هم عمروبن محمد دوست وی راه طغیان گرفتند و عمرو بمراکش عبدالمؤمن بن علی را بپادشاهی برداشت و مسعود در [ عبدو ] عبدالرحمن بن علی را به سلطنت برگزید، ولکن در جنگی که میان سپاه مرینی و مراکش روی داد عمروبن محمد مغلوب گشت . و در این اثنا ابوزیان برای خلاصی ملک از استبداد یابانی وزیر در خفا بصدد قتل او برآمد و این راز با محارم و اصدقاء خویش در میان نهاد و عیون و جواسیس عمر او را از قصد سلطان آگاه کردند و عمر ابوزیان را در شب 22 ذی الحجه ٔسال 767 بقتل غیله بکشت و صبح جسد بی جان پادشاه را در چاهی بباغ روض الغزلان یافتند و وزیر شهرت داد که شاه شبانگاه در مستی به چاه درافتاد و درگذشته است .
ترجمه مقاله