ترجمه مقاله

ابوعبدالرحمن

لغت‌نامه دهخدا

ابوعبدالرحمن . [ اَ ع َ دِرْ رَ ما ] (اِخ ) بشربن غیاث بن ابی کریمةالمریسی . فقیه و متکلم حنفی از موالی زیدبن الخطاب . او فقه از قاضی ابویوسف حنفی فرا گرفت .لکن بعلم کلام مشغول گشت و بخلق قرآن قائل بود و در این باب از وی اقوال شنیعه حکایت کنند و او مذهب مرجئه داشت و طایفه ٔ مریسیّه از مرجئه بدو منسوبند. و میگفت نماز بردن به آفتاب و ماه کفر نیست لکن نشانه ٔ کفر است . و او را با امام شافعی مناظراتی بود. و نحونمیدانست و در گفتار لحنهای فاحش و گزاف می آورد و روایت حدیث از حمادبن سلمه و سفین بن عینیه و ابی یوسف قاضی و جز آنان میکرد. و گویند پدر او یهودی بود و به کوفه رنگرزی میکرد. و به ذی حجه ٔ سال 218 یا 219هَ . ق به بغداد درگذشت و درب مریسی به بغداد بدو منسوب است . رجوع به ابن خلکان چ طهران ج 1 ص 97 و نامه ٔ دانشوران ج 4 ص 137 و معجم البلدان کلمه ٔ مریسه شود.
ترجمه مقاله