ترجمه مقاله

ابوعبدا

لغت‌نامه دهخدا

ابوعبدا. [اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) مغربی . ابن احمدبن اسماعیل . یکی از بزرگان مشایخ صوفیه . ابراهیم شیبانی و ابراهیم خواص از شاگردان وی بودند. و شیخ فریدالدین عطار گوید: این دو ابراهیم که از او خاسته اند خود شرح دهنده ٔ کمال او بسند، یکی ابراهیم شیبان و دوم ابراهیم خواص رحمهمااﷲ و او پیر این هردو بوده است و او را کلماتی رفیع است و عمر او صدوبیست سال بود. کارهای او عجیب بود. هیچ چیزی که دست آدمی بدان رسیده بودی نخوردی مگر بیخ گیاه ... و هرگز جامه ٔ او شوخگن نشدی و موی او نبالیدی . نقل است که گفت سرائی از مادر میراث یافتم به پنجاه دینار بفروختم و بر میان بستم و روی ببادیه نهادم عربی بمن رسید گفت چه داری ؟ گفتم پنجاه دینار. گفت بیار. بوی دادم بگشاد و بدید و بمن بازداد پس شتر بخوابانید و مرا گفت برنشین . گفتم ترا چه رسیده است ؟ گفت مرا از راستی تو دل پر از مهر شده بامن بحج آمد و مدتی در صحبت من بود و از اولیاء حق شد. نقل است که او چهار پسر داشت هریکی را پیشه ای آموخت ، گفتند این چه لایق حال ایشان است گفت کسبی درآموزم تا بعد از وفات من بسبب آنکه من پسر فلانم جگر صدیقان نخورند و در وقت حاجت کسبی کنند. و گفت فاضل ترین اعمال عمارت اوقات است بمراقبات . و گفت هرکه دعوی بندگی کند و اورا هنوز مرادی مانده باشد دروغزن است و گفت خوارترین مردمان درویش بود که با توانگران مداهنت کند. و عزیزترین آنکه با درویشان تواضع کند. و گفت : مارأیت انصف من الدنیا ان خدمتها خدمتک و ان ترکتها ترکتک ؛ هرگز منصف تر از دنیا ندیدم که تا او را خدمت کنی ترا خدمت کند و چون ترک گیری او نیز ترک تو گیرد. وفات او بطور سینا بود و هم آنجا دفن کردند. و ابن جوزی گوید وفات او به سال 299 یا 279 هَ . ق . بود و ویرا بجبل طور نزد گور استاد او علی بن رزین بخاک سپردند و ابوعبداﷲ مغربی باسناد از عمروبن ابی غیلان روایت کند. رجوع به کشف المحجوب هجویری و صفةالصفوه ج 4 ص 305 و تذکرة الأولیا ج 2 ص 94 چ طهران شود.
ترجمه مقاله