ترجمه مقاله

ابوعدنان

لغت‌نامه دهخدا

ابوعدنان . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن حسنویه بن حسین کرد. چون در سال 369 هَ . ق . حسنویه وفات کرد، عضدالدوله ٔ دیلمی متوجه کردستان شد و پسران حسنویه از در اطاعت و انقیاد درآمدند. و او بدر پسر حسنویه را فرمانروائی کردستان داد و بدر یک یک شش برادر خویش و از جمله ابوعدنان را بکشت . رجوع به ص 354 حبط ج 1 شود.
ترجمه مقاله