ترجمه مقاله

ابومحمد

لغت‌نامه دهخدا

ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اطروش . حسن بن علی بن حسن بن عمر الاشرف بن علی بن الحسین علیهماالسلام . از ائمه ٔ زیدیّة. جد مادری سیدمرتضی و رضی . وی در خدمت محمدبن زید بود و در واقعه ٔ او ضربتی بر سر وی خورد و کر شد و از اینجهت به اطروش اشتهاریافت و به سال 301 هَ . ق . در دیلمان خروج کرد و اکثر بلاد طبرستان را متصرف شد و بناصرالحق ملقب گردید.او مردی ادیب و شاعر و محدث بود و بمازندران و گیلان خروج کرد و بین او و سامانیان جنگها افتاد و در سال 304 هَ . ق . بسن 79 سالگی در آمل مازندران وفات یافت . او را تصانیف بسیار است و شیخ نجاشی در کتاب رجال گفته که حسن اطروش در مسئله ٔ امامت کتابی کبیر و کتابی صغیر تصنیف کرده و از جمله ٔ تصانیف او کتابی است در احوال فدک و کتاب خمس و کتاب فصاحة ابی طالب و کتاب معاذیر بنی هاشم در آنچه بایشان نسبت کرده اند و کتاب انساب ائمه و موالید ایشان و کتاب الشهداء و فضل اهل از ایشان و کتاب در طلاق . و رجوع به اطروش شود.
ترجمه مقاله