ترجمه مقاله

ابیون

لغت‌نامه دهخدا

ابیون . [ اَ ] (معرب ، اِ) افیون . اپیون . هپیون . مَهاتل . مَهاتُول . تریاک :
بریده هوش جهان هیبت تو چون ابیون .
رجوع به اپیون و هپیون شود.
ترجمه مقاله