ترجمه مقاله

اتزان

لغت‌نامه دهخدا

اتزان . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) سخته فاستدن . (زوزنی ) بسخته فاستدن . (تاج المصادر بیهقی ). سنجیده گرفتن . سنجیده ستاندن چیزی را. || سنجیده شدن . سنجیده شدن شعر. || کشیدن . سنجیدن . سختن . || میانه حال و معتدل شدن .
ترجمه مقاله