ترجمه مقاله

اثماد

لغت‌نامه دهخدا

اثماد.[ اِ ] (ع مص ) تهی دست کردن از بسیاری سؤال . مثمود ساختن . || ضعیف شدن مرد از بس درآمیختن .
ترجمه مقاله