ترجمه مقاله

اجترام

لغت‌نامه دهخدا

اجترام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اِجرام . ذنب و گناه ورزیدن . جرم کردن . گناه کردن . (تاج المصادر) (منتهی الارب ). || بار خرما بریدن . (تاج المصادر) (زوزنی ) (منتهی الارب ). || حزر. تخمین کردن و اندازه کردن بار خرما را بر درخت : اجترم النخل . (منتهی الارب ). || کسب کردن : اجترم لاهله ؛ کسب کرد برای اهل خود. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله