ترجمه مقاله

اجذاع

لغت‌نامه دهخدا

اجذاع . [ اِ ] (ع مص ) در زندان کردن . (تاج المصادر). بزندان کردن . لغتی است در دال مهمله . (منتهی الارب ). || جذع گردیدن ستور. (منتهی الارب ). دوساله شدن گوسفند و گاو و آهو و اسب و پنج ساله شدن اشتر. (تاج المصادر). دوساله شدن گوسفند و سه ساله شدن گاو و آهو و اسب . (زوزنی ): اجذع الفرس ؛ در سال سوم درآمد اسب . (منتهی الارب ). چهارساله شدن اشتر. (زوزنی ).
ترجمه مقاله