اجراضلغتنامه دهخدااجراض . [ اِ ] (ع مص ) در گلو گیرانیدن . خیو در گلو گیرانیدن . (زوزنی ) (تاج المصادر). خدو در گلو گیرانیدن کسی را. (منتهی الارب ). بگلو درجهانیدن آب کسی را.