ترجمه مقاله

اجسام

لغت‌نامه دهخدا

اجسام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ جِسم . تنها و کالبدها. و اکثر استعمال اجرام در لطیف است و اجسام در کثیف : جان ها از وحشت منازل اجسام روی با مرکز خویش نهاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
- اجسام آلیه و غیرآلیه ؛ رجوع بهمین کلمات شود.
- اجسام صلبه (اصطلاح کیمیا) .
- اجسام مایع (آب ) .
ترجمه مقاله