ترجمه مقاله

اجشاش

لغت‌نامه دهخدا

اجشاش . [اِ ] (ع مص ) کوفتن و شکستن . (منتهی الارب ). || کوفتن فرمودن . || کبیده [ کوبیده ] کردن گندم . (منتهی الارب ). بلغور کردن . (تاج المصادر). آرد باریک کردن . آرد کردن . خرد کردن گندم و مثل آن .
ترجمه مقاله