احر. [ اَ ح َرر ] (ع ن تف ) سوزان تر. گرم تر :
احرّ نارالجحیم ابردها.
احرّ من الجمر. || لطیف تر: هو احرّ حسناً منه ؛ او لطیف تر است از آن یک در حسن و خوبی .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احر. [ اَ ح َرر ] (ع ن تف ) سوزان تر. گرم تر :
احرّ نارالجحیم ابردها.