ترجمه مقاله

احراب

لغت‌نامه دهخدا

احراب . [ اِ ] (ع مص ) احراب نخل ؛ شکوفه آوردن خرمابن . || احراب کسی ؛ دلالت کردن او را بر تاراج مال دشمن . دلالت کردن بر غنیمت . (زوزنی ) (تاج المصادر). || احراب حرب ؛ برانگیختن جنگ را.
ترجمه مقاله