ترجمه مقاله

احمد

لغت‌نامه دهخدا

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن میمون القداح ، مکنی به ابوشلعلع. پس از محمد پدر خویش بجای وی نشست و بعض پیروان این فرقه عم او احمدبن عبداﷲبن میمون را خلیفت برادر خود یعنی محمدبن عبداﷲبن میمون شمردند. (از ابن الندیم ).
ترجمه مقاله