ترجمه مقاله

احمر

لغت‌نامه دهخدا

احمر. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابان بن عثمان بن یحیی بن زکریا اللؤلؤی البجلی . مکنی به ابوعبداﷲ مولی بجلی . ابوجعفر طوسی ذکر او در کتاب اخبار مصنفی الامامیه آورده و گفته است : اصل او از کوفه است و مسکن او گاه کوفه و گاه بصره بود و از اهل بصره ابوعبیدة معمربن المثنی و ابوعبداﷲ محمدبن سلام الجمحی از او علم آموختند و در اخبار شعراء و نسب و ایام از وی بسیار روایت کرده اند و او خود از ابوعبداﷲ و ابوالحسن موسی بن جعفر روایت کند و از مصنفات وی جز کتابی که در آن مبداء و مبعث و مغازی و وفاة و سقیفه و ردّه را گرد کرده دیده نشده است . (معجم الادباء چ مارگلیوث ج 1 ص 35)(روضات الجنات ص 271). و رجوع به ابان بن عثمان شود.
ترجمه مقاله