ترجمه مقاله

احمیماء

لغت‌نامه دهخدا

احمیماء. [ اِ ](ع مص ) سیاه شدن ، چنانکه شب و اَبر. || سیاه شدن حدقه . (زوزنی ). || اَحم گردیدن .
ترجمه مقاله