ترجمه مقاله

احناء

لغت‌نامه دهخدا

احناء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ حِنو و حَنو. اطراف و جوانب : در وقت قاآن ، توراکیناخاتون را با جماعتی از اصحاب حضرت کینه ای در احنای سینه متمکن گشته بود. (جهانگشای جوینی ). احناءالوادی . || احناءالأمور؛ متشابهات امور. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله