ترجمه مقاله

احیان

لغت‌نامه دهخدا

احیان . [ اِح ْ ] (ع مص ) مقیم گردیدن . هنگامی بجای ایستادن . (تاج المصادر بیهقی ). || اِحیان اِبل ؛ خداوند وقت دوشیدن شتر ماده گردیدن ، یا خداوند وقت آگاه گردانیدن برای دوشیده گردیدن آنان . || رسیدن بوقت آنچه میخواهند کردن : اَحین القوم ؛ حان لهم ما حاولوه . || هلاک کردن : احانه اﷲ.
ترجمه مقاله