ترجمه مقاله

اخناء

لغت‌نامه دهخدا

اخناء. [ اِ ](ع مص ) هلاک کردن . (زوزنی ) (منتهی الارب ): اخنی علیهم ؛ هلاک کرد آنان را. || فحش گفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ). || بسیار بیضه کردن ملخ . کر بسیار گذاشتن ملخ . بسیاربیضه گردیدن جراد. (منتهی الارب ). || بسیارنبات شدن چراگاه . || دراز شدن زمانه بر کسی : اخنی الدهر علیه . || فساد آوردن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله