ترجمه مقاله

اخنس

لغت‌نامه دهخدا

اخنس . [ اَ ن َ ] (ع ص ) مرد که بینی وی سپس رفته باشد و سر بینی اندک بلند باشد. آنکه بینی او واپس جسته باشد. بینی بازپس جسته . (مهذب الاسماء). بینی واپس جسته . (زوزنی ). بینی باپس جسته . (تاج المصادر بیهقی ). ماربینی . آنکه بینی آویخته دارد. (زمخشری ): حدثنی ... ان مسیلمة الکذاب کان ... اخنس الانف افطس . (بلاذری ). مؤنث : خَنْساء. ج ، خُنس . (مهذب الاسماء). || (اِ) کنه . || شیر. اسد.
ترجمه مقاله