ترجمه مقاله

اخیال

لغت‌نامه دهخدا

اخیال . [ اِخ ْ ] (ع مص ) اِخالة. سردروا نگریستن ابر را بارنده گمان برده . || آماده ٔ باریدن شدن آسمان . || نهادن خیال را برای بچه ٔ ناقه تا گرگ از آن بترسد. || بازایستادن و بددل شدن از قوم . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله