ترجمه مقاله

اخیش

لغت‌نامه دهخدا

اخیش .[ ] (اِخ ) (مغضوب ) پادشاه جت یکی از شهرهای فلسطینیان بود که داود آنگاه که از دست شاؤل متواری بود برای حفظ جان خود دوبار بدانجا گریخت . بار اول اهالی آنجا از حال او آگاه شدند و ویرا شناختند و او برای نجات خویش ، خود را دیوانه نمود و بر درها خط میکشیدو خاک و گل بر سر و روی خود میریخت تا بدین وسیله رهائی یافت (کتاب اول سموئیل 21:10). چند سال پس از آن ، دیگر بار با ششصدتن بدانجا شد، اخیش ویرا چون دشمن شاؤل و اسرائیل پذیرائی کرد و او را در صقلغ منزل داد و فریفته ٔ هیئت و رفتار داود شد و امیدوار بود که در جنگ با اسرائیل داود ویرا امداد خواهد کرد ولی سران سپاه او، ویرا ترغیب کردند که داود را بصقلغ فرستد. (کتاب اول سموئیل 26:29) (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله