اخ تف
لغتنامه دهخدا
اخ تف . [ اَ ت ُ ] (اِ مرکب ) بلغمی که از گلو با آواز بدهن آرند و بیرون اندازند. آب دهان . خیو. بصاق . بزاق . || باستهزاء، نشان دولتی بر سینه و کلاه .
- امثال :
اخ تفش را پیش مرغ نمی اندازد ؛ بسیار ممسک و بخیل است .
- امثال :
اخ تفش را پیش مرغ نمی اندازد ؛ بسیار ممسک و بخیل است .