ترجمه مقاله

ادراع

لغت‌نامه دهخدا

ادراع . [ اِدْ دِ ] (ع مص ) چیزی درپوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || پوشیدن زره آهن . زره آهنین پوشیدن : و چون آن شیر از ادّراع پوشش جنگ پلنگ رنگ شد و در ضرب پرده ٔ مخالف تیزآهنگ ... (جهانگشای جوینی ). || دُرّاعه یا مدرعه پوشیدن . پوشیدن زن پیراهن را. پیراهن پوشیدن زن . || ادراع در لیل ؛ داخل کردن در تاریکی شب . داخل شدن در تاریکی شب سیرکنان .
ترجمه مقاله