ادماجلغتنامه دهخداادماج . [ اِدْ دِ ] (ع مص ) اِندِماج . درآمدن در چیزی واستوار شدن در آن . (منتهی الارب ). دررفتن در چیزی . || مدور گردیدن . || داخل کردن .