ترجمه مقاله

ادهان

لغت‌نامه دهخدا

ادهان . [ اِ ] (ع مص ) ظاهر کردن خلاف باطن . (منتهی الارب ). مداهنه . (زوزنی ). مداهنت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || دروغ گفتن . || نفاق کردن . || پوشیدن . (آنندراج ). بپوشیدن . || صنعت کردن در سخن و جز آن . || خیانت کردن . || صاف گردانیدن . (منتهی الارب ). || غش کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || خوار داشتن . قال اﷲ تعالی : افبهذا الحدیث انتم مدهنون . (قرآن 81/56). در یک نسخه ٔ خطی مهذب الاسماء برای کلمه معنی «دیو» و در نسخه ٔ دیگرمعنی «ونو» آمده است و شاید هر دو مصحف ریو باشد.
ترجمه مقاله