ترجمه مقاله

اذبال

لغت‌نامه دهخدا

اذبال . [ اِ ] (ع مص ) پژمرانیدن . (زوزنی ). بپژمرانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پژمرانیدن ، چنانکه باد گرم گیاه را. اِذواء. || لاغر گردانیدن . (منتهی الارب ). لاغر و نزار کردن . کاهیده کردن . (مؤید الفضلاء).
ترجمه مقاله