ترجمه مقاله

اذراق

لغت‌نامه دهخدا

اذراق . [ اِ ] (ع مص ) ذرق افکندن مرغ . فضله افکندن طیر. سرگین افکندن مرغ . (منتهی الارب ). || اذراق ارض ؛ اسپست یعنی حندقوق و ذرق ، رویانیدن زمین . یونجه رویانیدن زمین .
ترجمه مقاله