ترجمه مقاله

اذیت

لغت‌نامه دهخدا

اذیت . [ اَ ذی ی َ ] (ع مص ، اِمص ) آزار. (غیاث اللغات ). ستوهی . (دستوراللغة). رنج . (غیاث اللغات ). کربت . کرب . زحمت . کدّ. تعب . عنا. محنت . شکنجه . عذاب . رنجه شدن .
- اذیت کردن ، و اذیت دادن ؛ آزار کردن . آزردن . تصدیع دادن . عذاب دادن . معذب داشتن . تعذیب . لَسع. (منتهی الارب ). ایذاء. رنجه داشتن .
|| آزار کردن . رنجه کردن . آزردن . رنجانیدن . (مؤید الفضلاء):5 که دست تطاول بمال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز نهاده . (گلستان ).
ترجمه مقاله