ترجمه مقاله

اراد

لغت‌نامه دهخدا

اراد. [ اَ ] (اِخ ) ناحیه ایست از نمسه (هنگری جنوبی )، مساحت آن 7000 گز مربع. سکنه ٔ آن مجار و آلمانی و اکثر ایشان فلاحانند و مذهب غالب ایشان ارتودکسی است . عدد اهالی آن 3000 تن است . (ضمیمه ٔ معجم البلدان ). || شهریست ازمجارستان مشهور به اراد قدیم و آن کرسی ناحیه ٔ مذکور است و بر کنار نهر مارُس یمنی بمسافت 19 میلی شمال تمسفار، واقع است . ترکان در مائه ٔ هفدهم م . بر آن مستولی شدند و این شهر از دو جهت محاط بنهر ماروس است و در آن قلعه ایست که نمساویین بکردند و سپس مجارها پس از محاصره ٔ طولانی بسال 1266 م . بر آن استیلا یافتند. تجارت آن با آلمان و سواحل بحر اسود است و بخصوص تتن و مواشی داد و ستد میشود. (ضمیمه ٔ معجم البلدان ). || نیز شهریست مقابل اراد مذکور معروف به اراد جدید و آن متصل بجسری است فوق نهر و در جزو کنت نشین تیمش محسوب میگردد. (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
ترجمه مقاله