ترجمه مقاله

اران

لغت‌نامه دهخدا

اران . [ اَرْ را ] (اِخ )لغتی است در حرّان . دمشقی در نخبةالدهر (ص 191) آرد: و صارت القصبة حرّان و نسبت الی بناء ارّان بن آزر و آزر ابو ابراهیم الخلیل (ع مص ) و کانت حران مدینةالصابیة - انتهی . و یاقوت گوید: ارّان اسم است حران بلد مشهور از دیار مضر را که در قدیم بدان جا خز بعمل می آوردند و بدین ناحیه منسوبست فقیه عبدالخالق بن ابی المعالی بن محمد الارّانی الشافعی . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله