ترجمه مقاله

ارزانیان

لغت‌نامه دهخدا

ارزانیان . [ اَ ] (اِ مرکب ) ج ِ ارزانی . رجوع به ارزانی شود. || (ص مرکب ) در این بیت اگر تصحیفی راه نیافته باشد به معنی ارزانی و درخور و شایسته آمده است :
کنون آفرین تو [ بهرام گور ] شد بی گزیر
بما هرکه هستیم برنا و پیر...
بر این تخت ارزانیانست شاه
بداد و به پیروزی و دستگاه .

فردوسی .


ترجمه مقاله