ترجمه مقاله

ارطاب

لغت‌نامه دهخدا

ارطاب . [ اِ ] (ع مص ) بسیارگیاه شدن زمین . (تاج المصادر بیهقی ). || ارطاب بسر؛ رسیدن غوره ٔ خرما. (منتهی الأرب ). پخته شدن خرما. (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || اِرطاب قوم ؛ نزدیک شدن پختگی خرماهاشان . قریب رسیدن شدن خرمابنان آنها. (منتهی الأرب ). || ارطاب نخل ؛ نزدیک رسیدن شدن بار آن . رطب شدن آنچه بر خرمابن است . (منتهی الأرب ). || ارطاب ثوب ؛ تر کردن جامه را.
ترجمه مقاله