ترجمه مقاله

ارطغرل

لغت‌نامه دهخدا

ارطغرل . [ اَ طُ رِ ] (اِخ ) نام سنجاقی در شمال شرقی ولایت خداوندگار و آن از طرف غرب محدود است به بروسه و از جانب شمال و شمال شرقی به ازمید و از سمت جنوب و جنوب شرقی به کوتاهیه ، و از جنوب غربی بکوه کشیش و از جنوب بکوه دومانیج ممتد است و رود سقاریه با رود اروا و گوگ سو در آنجا بهم پیوسته بسوی ازمید جاری شوند. اراضی این ناحیت بسیار حاصلخیز است و دره های باطراوت و مراتع خوب و جنگل های بزرگ دارد. سطح آن 11150 هزار گز مربع و سکنه ٔ آن 125850 تن است که دو ثلث آنان مسلمان و مابقی ارمنی باشند و معدودی یونانی نیز آنجا هستند که بزبان ترکی تکلم میکنند. محصولات آن ابریشم و توتون و تریاک و انگور و دیگر انواع میوه هاست و چون درختهای توت بسیاری در آنجاست برای تربیت کرم ابریشم استعدادی تمام دارد و بعضی کارخانه های صنایع محلی دارد که پارچه های ابریشمین بافند و در آنجا آبهای معدنی بسیار هست و مشهورترین آنها در قضای اینه گول موسوم به آب چیقان چیتلی است و در قضای سکود معدن ذغال سنگ هست و نیز معادن انتیمون و آهن یافت میشود و مساجد متعدد دارد و بدانجا کتابخانه ای است و قبور عده ٔ بسیاری از اشخاص بزرگ در آن سنجاق است . قصبه ٔ سکود مقرّ ارطغرل غازی و منشاء و مولد سلطان عثمان خان است و دارای 4 قضا و 7 ناحیت است و قضاهای آن عبارت است از: بیله جک ، اینه کول ،سکود، ینی شهر و نواحی آن : لفکه ، کول بازاری ، دومانیج ، پازارجق ، ینی چه کوی و ازنیق . (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله