ترجمه مقاله

ارفاد

لغت‌نامه دهخدا

ارفاد. [ اِ ] (ع مص ) یاری دادن . (منتهی الأرب ). اعانة. (تاج المصادر بیهقی ). || دادن چیزی . (منتهی الأرب ). اعطاء. (تاج المصادر بیهقی ). || رفاده (جراحت بند و رگ بند) ساختن ستور را. رفاده ساختن برای ستور. (منتهی الأرب ).
ترجمه مقاله