ترجمه مقاله

ارمیقاق

لغت‌نامه دهخدا

ارمیقاق . [ اِ ] (ع مص ) تُنُک شدن ، چنانکه پوست . || سست گردیدن . سست شدن (چنانکه رسن ). (منتهی الارب ). || سست شدن در کار. (منتهی الارب ). || مردن (چنانکه گوسفندان ). هلاک شدن از لاغری . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله