ترجمه مقاله

اروع

لغت‌نامه دهخدا

اروع . [ اَ وَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از روع . ترسنده تر. || عجب تر. || (ص ) بشگفت آرنده کسی را از حسن و جمال یا از شجاعت و مانند آن . (منتهی الارب ). آنکه از غایت حسن و کمال خود مردم را بشگفت آرد. آنکه از حسن و یا دلیری خویش ترا بشگفتی دارد. آنکه جمال او مردم را خوش آید. (زوزنی ) (مهذب الاسماء). نیکوروی . خوبرو. مؤنث : رَوْعاء. ج ، ارواع ، روع . (منتهی الارب ). || تیزذهن . (زوزنی ). تیزخاطر. (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله