اریقلغتنامه دهخدااریق . [ اُ رَ ] (ع ص مصغر) مصغرِ اَوْرَق . اشتُرک خاکسترگون . وُرَیق : جأنا باُم ّالرﱡبیق علی اریق ؛ آورد بما بلای عظیم بر اریق (از قول شخصی که غولی را بر شتر اورق دید). (منتهی الارب ).