ترجمه مقاله

اریکه

لغت‌نامه دهخدا

اریکه . [ اَ ک َ ] (ع اِ) تخت که در خانه ٔ عروس یعنی حجله نهند. || هرچه که بر آن تکیه زنند و بنشینند از تخت و منصه و فراش . مسند. || تختی و سریری که بر آن حجله یا شامیانه باشد. (غیاث از ابن حاج ). || تخت آراسته . (مهذب الاسماء) (غیاث ). سریر.اورنگ . ج ، اَرائِک . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). || اریکه ٔ جُرح ؛ گوشت سرخ سالمی که از زیر جُرح پدید آید چون رو به بهبود گذارد. (از منتهی الارب ). گوشت سرخ که در جراحت پیدا شود بعد از رفتن ریم .
ترجمه مقاله