ترجمه مقاله

اری

لغت‌نامه دهخدا

اری . [ ] (ع اِ) آری ّ. اخیه که چهارپایان بدان بندند. معلف . آخر. آخور . میخ آخور. (دستور الاخوان ). ج ، اَواری ، اواری ّ.
ترجمه مقاله