ترجمه مقاله

ازدف

لغت‌نامه دهخدا

ازدف . [ اَ / اِ دَ ] (اِ) میوه ای است سرخ رنگ که نهال آن از زمین شوره روید و آنرا کوژ نیزخوانند. (جهانگیری ). میوه ای است سرخ رنگ و صحرائی و آنرا بعربی زعرور خوانند. (برهان ). میوه ای است سرخ چند عناب کوچکی که کوژ هم گویند. (از فرهنگی خطی ). زعرور. (سروری ) (السامی ). اژدف . (آنندراج ). زالزالک .
ترجمه مقاله