ترجمه مقاله

ازده

لغت‌نامه دهخدا

ازده . [ اَ دَ / دِ ] (اِ) رمص . خیم چشم که در گوشه ٔ چشم گرد آید : شعری دو است یکی را عبور خوانند برای آنکه مجره را عبره کند، دیگر غمیصا و آن تصغیر غمیص بود، من الغمص و هو الرمص ، چنان روشن نیست ، پنداری ازده درچشم دارد. (تفسیر ابوالفتوح رازی چ 1 ج 5 ص 188).
ترجمه مقاله