ترجمه مقاله

ازعاق

لغت‌نامه دهخدا

ازعاق . [ اِ ] (ع مص ) ترسانیدن .(مجمل اللغة) (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). || زمین کندن پس بناگاه به آب شور رسیدن . (منتهی الارب ). || ازعاق قِدْر؛ بسیار نمک کردن دیگ را. || شتاب رفتن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله