ترجمه مقاله

ازلیمام

لغت‌نامه دهخدا

ازلیمام . [ اِ ] (ع مص ) ازلئمام . زود برگشتن . (منتهی الارب ). || کوچ کردن . || بر پای شدن چیزی . || بلند برآمدن روز. (منتهی الارب ).
- ازلیمام ضُحی ؛ بلند برآمدن چاشت و روشن گردیدن روز. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله