ازکاتلغتنامه دهخداازکات . [ اِ ](ع مص ) پر کردن مشک . (منتهی الارب ). پر کردن مشکیزه .(آنندراج ). || بیاد دادن حدیث کسی را. || بچه زادن زن . (از منتهی الارب ). زائیدن .