ترجمه مقاله

ازگلدی

لغت‌نامه دهخدا

ازگلدی . [ اُ گ َ ] (ترکی ، ص مرکب ) (از: اُز، خود + گلدی ، آمد) دشنامی است که زنان بزنی بی سروپا گویند. بی پدر و مادر. خسیس . فرومایه . بی اصل .
ترجمه مقاله