اسباب کشی . [ اَ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) در تداول عامه ، نقل اثاثه از خانه ای بخانه ٔ دیگر.
- امثال :
سه بار اسباب کشی ، برابر یک حریق است .
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.