ترجمه مقاله

اسبار

لغت‌نامه دهخدا

اسبار. [ اَ ] (اِخ ) قریه ای است بر باب حی ّ شهر اصفهان و آنرا اسباردیس گویند و از آنجاست ابوطاهر سهل بن عبداﷲبن الفرخان الاسباری الزاهد، مجاب الدعوة. متوفی بسال 296 هَ . ق . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله